سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور حکمت، بی رغبتی به دنیاست . [امام علی علیه السلام]

بچه درس خون

 
 
بیش از ۱۰۰ جوک(دوشنبه 86 تیر 11 ساعت 2:6 صبح )

فقط قبلش بگم ما قسد توهین و یا به وجود آمدن ناراحتی برای هیچ قومی نداریم اینها صرفا برای خنداندن مردم هست و هیچ توهینی به قومیتی نیست!!!!!!!!!

تعداد جوکها:بیش از ۱۰۰ جوک(۱۲۶جوکstarbig grinhee hee)

جوک ها برای تمام سنین هم اما خیلی هم با ادبی نیست اما مبتذل به هیچ وجه نیست!

هله له سوار تاکسی بوده ... بعد از مدتی یکی پیاده میشه و درو محکم میبنده ... راننده میگه : الاغ بی شعور ... یه کمی جلوتر یه نفر دیگه پیاده میشه و باز در و محکم میبنده و بازم راننده میگه : الاغ بی شعور ... خلاصه نوبت به هله له میرسه و هله له هم با دقت در و آهسته میبنده میبینه راننده داره نگاش میکنه به راننده میگه : چیه ... الاغ باشعور ندیدی!!!

هله له مشغول شستن ماشینش بود. ازش پرسیدند: «چرا از پلاک ماشین شروع کردی؟» جواب داد: «آخر دفعه قبل که ماشین می‌شستم، وقتی به پلاکش رسیدم، دیدم ماشین خودم نیست<<

مادر: «باز هم که پای چشمت کبود شده! مگه نگفته بودم هر وقت می‌خواهی دعوا کنی، تا بیست بشمار!» پسر: «چرا، ولی مادر کسی که با او دعوام شد، مادرش بهش گفته بود تا ده بشمار!

 به دختر سگه می گن وکیلم؟ می گه با اجازه ی مادر سگ و با اجازه ی پدرسگ بله!!

فدراسیون آلمان از ایران تشکر کرد و اعلام کرد زمین های بازی ایران  تا 3 سال دیگر نیاز به کود ندارند!!

یه روز یه زنه پا شو میذاره روی سو سک . بعد سو سکه بلند می شه و می گه پهلو انان نمی میرند!

یه آبشار رژیم می گیره، تف می شه!!

اصفهانیه موز می خوره پوستش میزاره تو دفتره خاطراتش!!

هله له میره خواستگاری، دختره سبیل داشته، بهش میگه: چرا سبیل داری؟ دختره میزنه زیر گریه، هله له میخواد دلداری بده میگه: مرد که گریه نمی‌کنه!!!

یه بار یه بسیجی قرص ایکس میزنه میره تو خیابون به یه دختری می گه افتخار می دی دو رکعت نماز با هم بخونیم!!

پسر اصفهانی به باباش می گه پدر پنکه خراب شده پدره میگه شبا 10 نفر زیرش می خوابین بایدم خراب بشه!

شب چارشنبه سوری هله له باباش آتیش میگیره جو می گیرتش از روش میپره !!

دوتا مگس با هم ازدواج میکنند. ماه عسل میرن دستشویی!

یه روز یه موشه میره خونه اصفهونیه لونه میسازه. زخم معده میگیره!!

هله له اسم بچه اش رو میزاره اس ام اس میگن این چه اسمیه ؟ میگه چیه از پیام که با کلاس تره !

اگه گفتید چه جوری میشه اصفهانی رو زجر داد: ببندیش به تیر برق وبهش بگیه کوچه اونطرفی شام میدند 
 
هله له هی با خودش می گفت عجیبه، عجیبه! ازش می پرسن چی عجیبه؟ میگه ۱۰۰ هزار تا تماشاچی ۲۲ تا بازیکن ۳ تا داور!!! میگن خوب این کجاش عجیبه؟ میگه این عجیبه که گنجشکه همه رو ول کرده ریده رو من!!!

هله له زنگ می زنه رادیو می گه الو آقا اونجا رادیو است؟ مجری می گه بله بفرمایید. می پرسه آقا الان صدای من داره پخش می شه؟ مجری می گه بله بفرمایید. می پرسه: یعنی الان صدای من توی نونایی هم داره پخش می شه؟ مجری عصبانی می شه میگه آره دیگه حرفتو بزن. هله له می گه الو اکبر نون نخر مامانت خریده!

چوپان دروغ گو می میره می ره جهنم ازش می پرسن تو کی هستی؟ می گه دهقان فداکار!

هله له میره خواستگاری پدر عروس میگه خونه دارید ؟ هله له میگه بله. ماشین دارید؟هله له میگه بله.بعد می پرسه قبلا که ازدواج نکردید ؟ هله له میگه: به جان دو تا بچشم نه!!!!!!!

هله له مادرزنش رو میبره دکتر، دکتره میپرسه: این بنده خدا چه بلایی سرش اومده؟ هله له میگه: زهر خورده. دکتره تعجب میکنه، میپرسه: پس چرا سر و صورتش خونی مالیه؟! هله له میگه: آخه لامصب به زبون خوش که نمیخورد!!

هله له رو میفرستن جبهه، بعد شیش هفت ماه برمیگرده، در میزنه، داداش کوچیکش با یک تپه ریش درو وا میکنه! هله له هول میکنه، میگه: چی شده!؟ ننه مرده.. بوا مرده؟! داداشش هیچی نمیگه، فقط یک نگاهِ معنی داری بهش میندازه و میره تو. هله له میره تو میبینه داداش بزرگش هم تا زیر گردن ریش گذاشته! بدبخت پاک شلوارشو خیس میکنه، میگه: اصغرجون، تورو خدا بگو چی شده؟! کی مرده؟! داش اصغر هم یک نگاه به هله له میکنه و از اتاق میره بیرون. هله له بدبخت سراسیمه میره تو اتاق باباش، میبینه ریش باباش رسیده تا دم نافش! هله له دو دستی میزنه تو سرش، میگه: بوا... بگو آخه چه بلایی سرمون اومده؟ ننه مرده؟! باباش میگه: ای کاش ننت مرده بود. کاش بوات مرده بود. پسر آخه این ریش تراشو چرا بردی؟!!!

هله له رفته بوده مکه. تو مراسمی که باید به شیطون سنگ بزنه، یهو سنگاش تموم میشه... اونم به جاش فحش ناموسی میده!!

هله له تو کلیسا نشسته بوده، یهو می‌بینه یه دختر خیلی میزون میاد تو. میدوه میره پشتِ یه مجسمه قایم میشه. دختره میاد میشینه جلوی محراب و میگه: ای خدا! تو به من همه چی دادی، پول دادی، قیافه دادی، خانواده خوب دادی...فقط ازت یه چیز دیگه میخوام..اونم یه شوهر خوبه ...یا حضرت مسیح‌! خودت کمکم کن! هله له از پشت مجسمه میاد بیرون میگه: عیسی هل نده!‌ خودم میرم!

یک گروه از محققین انسان شناسی داشتن روی تفاوت مغز نژادهای مختلف انسان تحقیق می‌کردند، اول مغز یک آمریکاییه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا اینا اینقدر با الکترونیک و کامپیوتر ور رفتن که تو مغزشون پر شده از IC و مدارهای الکترونیکی. خلاصه می‌ترسن دست به یک چیزی بزنند خراب شه، زود مغز یارو رو می‌بندند. بعد مغز یک ژاپنیه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا این وضعش از آمریکاییه هم خراب تره و مغزش شده پر از مدارای نوری و چیزای عجیب غریب، خلاصه مغز این رو هم جرات نمی‌کنند دست بزنند. بعد جمجمه هله له رو باز می‌کنند، می‌بینند تو ش فقط یدونه سیم ازین ور جمجه رفته اونور. باخودشون می‌گن: خوب ما اینو قطع می‌کنیم، اگه دییدم خیلی ضایع شد، فوقش دوباره وصلش می‌کنیم! خلاصه سیمه رو قطع می‌کنند، یهو گوشای هله له میافته!

هله له مرده شور بوده، بعد از یه مدتی میگیرنش . رفیقاش میپرسن بابا مگه این بیچاره چی کار کرده بود؟ میگن: این سوالای شب اول قبر رو تکثیر کرده بود بین مرده‌ها تقسیم می‌کرد!

هله له چراغ جادو پیدا میکنه، دست میکشه روش غولش در میاد میگه: ‌دو تا آرزو بکن. هله له میگه: یه نوشابه خنک میخوام که هیچ وقت تموم نشه. غوله بهش میده، هله له یکم میخوره میگه: ‌به به! چقدر خنکه! یکی دیگه هم بده!

بابای هله له میمیره، مجلس ختمش رفیقای هله له همه میان بهش تسلیت میگن. هله له خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، ‌شرمنده کردین... ایشالله ختم پدرتون جبران می‌کنم!

هله له داشته از سر کار برمیگشته خونه، یهو میبینه یک جمع عظیمی دارن تشییع جنازه میکنند، منتها یجور عجیب غریبی: اول صف یک سری ملت دارن دو تا تابوت رو میبرن، بعد یک یارو مرده با سگش راه میره، بعد ازون هم یک صف 500 متری ملت دارن دنبالشون میرن. هله له کف میکنه، میره پیش جناب سگ دار، میگه: تسلیت عرض میکنم قربان، خیلی شرمندم...میشه بگید جریان چیه؟ یارو میگه: والله تابوت جلوییه خانممه، پشتیش هم مادر خانومم... هردوشون رو دیشب این سگم پاره پاره کرده! هله له ناراحت میشه، همینجور شروع میکنه پشت سر یارو راه رفتن، بعد از یک مدت برمیگرده میگه: ببخشید من خیلی براتون متاسفم، میدونم الانم وقت پرسیدن اینجور سوالا نیست، ولی ممکنه من یک شب سگ شما رو قرض بگیرم؟! مرده یک نگاهی بهش میکنه، اشاره میکنه به 500 متر جمعیتی پشت سر، میگه: برو ته صف!

هله له خونه اش آتیش گرفت, هی میرفت توی آتیش و برمیگشت. همسایه ها پرسیدند: چرا هی میری تو و میای بیرون؟ هله له می گه: برای اینکه مادرزنم توی خونه ست.پپرسیدند: چرا بیرونش نمیاری؟میگه: میرم تو, هی این رو اون روش میکنم, حالا زوده بیارمش بیرون!!!!

هله له جلوی یه بانک پاشو باز کرده ونشسته بوده. ازش میپرسن چرا اینجوری نشستی؟ میگه:آخه اخبار گفت به بازنشسته ها حقوق میدن!!!

یه روز یه دماغه با انگشته دعواش میشه.میگه دیگه بهت جنس نمی دم.

زن : خسته شدم پس کی میاد ؟
مرد : صبر کن الان میاد
زن : خیس عرق شدم
مرد : غر نزن داره میاد
زن : پاهام درد گرفته
مرد : !!!  بیا اینم تاکسی
فکر های بد هم نکنید خواهشا

هله له می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده می ده این خونه استخر داره، جگوزی داره... هله له می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟

هله له دنبال جای پارک می گشت، هرچی بیشتر می گرده کمتر پیدا می کنه، بالاخره به خدا می گه خدایا! اگر جای پارک پیدا کردم قول می دم نماز بخوانم، قول می دم روزه بگیرم... همین طور داشت قول می داد که یک دفعه یک جای پارک پیدا می کنه، می گه: خدا جان! خیلی ممنون! دیگه نمی خواد، من خودم پیدا کردم.

هله له با یک سرهنگه سوار هواپیما میشن غضنفر رو به سرهنگه می کنه میگه ببخشید شما گروهبانید؟ سرهنگه میگه نه غضنفر همین سوال رو چند بار میپرسه. آخر سرهنگه خسته میشه میگه بله بابا من گروهبانم غضنفر میگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشیدی؟

یک سری بر و بچز وزارت اطلاعت داشتن واسه یک ماموریت خیلی خفن نیرو آماده میکردن، از بین 1500 تا بهترین مأمورا، یک رشتیه و ترکه و تهرونیه رو انتخاب میکنند واسه تمرینات ویژه. خلاصه این سه نفر رو یک سال تموم خفن‌ناک آموزش میدن و آخر سال بهشون میگن فردا روز آخر آموزشتونه، برای اتمام این مرحله فردا باید خانوم هاتون رو هم بیارید سر تمرین. فردا میشه و این سه نفر هم دست خانوم رو میگیرن میرن دفتر مرکزی. بعد یک مدت فرمانده میاد و به خانومها میگه هرکدوم برن تو یکی از سه تا اتاق دست راست، به سربازان هم میگه که هرکدوم برن تو یکی از اتاقهای سمت چپ. بعد میره تو اتاق رشتیه، یک کلت بهش میده، میگه: برو تو اتاق شمارة 2، تو چشم زنت نگاه کن، بعد یک گلوله تو مغزش خالی کن بیا بیرون! یارو رشتیه میره تو اتاق، یک مدت اونتو میمونه، بعدِ 5-6 دقیقه اشک ریزان میاد بیرون، میگه: اَوووو.. حاجی شرمندتم... نتونستم. فرمانده هم میگه: گمشو از جلو چشم... اینجا جای آدمهای بی عرضه نیست. نوبت ترکه می شه. همین ماجرا تکرار می شه. ترکه اشک ریزان میاد بیرون، میگه: حاجی خیلی شرمندم.. هرکار دیگه بگی می کنم ولی ایلده این یکی از من بر نمیاد. فرمانده هم دوباره دو سه تا لیچار بار مردک بدبخت میکنه و میره تو اتاق تهرونیه، بهش همون ماموریت رو میده. خلاصه تهرونیه میره تو اتاق و بعد دو سه دقیقه یهو از توی اتاق سر وصدای شکستن در وپنجره و جیغ و داد بلند میشه! بعد یک 5-6 دقیقه سر و صدا میخوابه، و تهرونیه خونی مالی با لباس پاره پوره میا دبیرون. فرمانده کف میکنه، میگه: چی شد برادر؟! تهرونیه میگه: والله حاجی فشنگ مشقی گذاشته بودن تو کلت، مجبور شدم با پایه صندلی خانوم رو بزنم تا جون بده!!!

هله له میره توی مانور شرکت می کنه. از هواپیما می پره پایین ولی چترش باز نمی شه. می گه خدا رحم کرد مانوره!

مردها 4 دسته هستند:
1.zz = زن ذلیل
2.zh = زن هلاک
3.zsh = زن شهید
4.zzz = زر میزنن که زن ذلیل نیستن.

هله له می خواسته بمیره وصیت می کنه من که مردم یه میلیون خرجم کنین، وقتی میمیره پسرش یه میلیون خر جمع میکنه!!

هله له تاکسی سمند می خره سه تا مسافر سوار می کنه. اولی به مقصد می رسه می گه نگه دار هله له می پرسه سمند داری؟ می گه نه می گه پس بشین. دومی به مقصد می رسه می گه نگه دار می پرسه سمند داری؟ می گه نه. می گه پس بشین. سومی می گه من سمند دارم، نگه دار. هله له می گه پس بگو ترمزش کدومه؟

ترکه و لره میرن اکس پارتی ترکه هلکوپتری می ره لره با آرپی جی7 می زنتش !!!

هله له صبح میره مغازه و کرکره رو بالا میکشه و میگه بسم الله رحمان رحیم وارد میشه و میبینه همه مغازه رو خالی کردن ! کرکره رو میکشه پایین و میگه صدق الله علی العظیم ...

مادره به بچش میگه: می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه: آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود.

هواپیما داشته سقوط می کرده. 5 نفر سوار هواپیما بودن ولی فقط 4 تا چتر نجات داشتن. تصمیم می گیرن کسانی که مهم تر هستن با چتر ها بپرن بیرون.
نفر اول می گه من مایکل جردن هستم واگر من نباشم تیمم می بازه، برای همین چتر اول را برمی داره و می پره پایین.
نفر دوم می گه من زن کلینتن هستم، و با دومین چتر می پره.
نفر سوم می گه من بوش ریس جمهور با تدبیر و باهوش آمریکا هستم، و سومین چتروبر می داره ومی پره.
چهارمین نفرپاپ بوده. پاپ به نفر پنجم که یه دختر بچه ی دبستانی بوده می گه: من پیرم تو چتر را بردار وبپر.
دختر بچه می گه: ما جفتمون می پریم. چون دو تا چتر هست.
پاپ می گه مگه می شه؟
می گه آره. چون ریس جمهور با تدبیر و باهوش آمریکا کیف مدرسه ی مرا برداشت و پرید!!!

تو صندوق صدقات اکس می اندازند وام میده!

هله له نصف شب میره دزدی صاحب خونه پا میشه میگه کیه؟ هله له میگه هیچکی، گربست بع بع ... !

بچه از باباش می پرسه: بابا الاغا هم زن می گیرن؟ باباش میگه: آره بابایی فقط الاغا زن میگیرن!

به یه ترکه میگویند چرا قبض اب وبرق را دوست داری میگوید چون پشت ان نوشته مش ترک گرامی!!

هله له میره تهران میبینه همه استین کوتاه پشیدن میگه پس اینا چجوری دماغشونو پاک میکنن

هله له میره پارتی فرداش دوستش میگه دیشب خوش گذشت؟میگه اره خیلی باحال بود من را هم خیلی تحویل گرفتن اسم یه گل هم روم گذاشته بودن هی می گفتن اسگل باید برقصه اسگل باید برقصه!!

قاضی: «چرا دستت را در جیب این آقا کردی؟» متهم: «جناب قاضی! خیال کردم جیب خودم است.» قاضی: «پس چرا پول‌هایش را برداشتی؟» متهم: «یعنی می‌فرمایید اختیار جیب خودم را هم ندارم!»

این هم پیام بازرگانی!


زیبا....جادار....مطمئن!!!! (دروازه ایران)

از هله له میپرسن حالت چطوره میگه تازه موکتش کردم!

یه روز هله له عصبانی میشه به شکمش می گه :چقدر من کار کنم تو بخوری .شکمش جواب میده می خوای من کار کنم تو بخوری .

هله له 2000 تومنی پیدا می کنه میگه ما از این شانسا نداریم بعد پارش می کنه.

به هله له می‌گن: برای چی زدی زنتو با چاقو کشتی؟ هله له می‌گه: آخه وضع مالیم اونقدر خوب نبود که بتونم تفنگ بخرم!

هله له دل درد داشت رفت دکتر. دکتر یه ظرف کوچیک بهش داد و گفت: فردا تو این مدفوعت رو بریز بیار. هله له فرداش با یه سطل پر عن رفت پیش دکتر...! دکتر گفت این چیه...؟ چرا اینقدر زیاد...؟ گفت: آقای دکتر، گفتم شاید تعارف میکنی!

 یه روز یه هله له میره مهمونی، صاحبخونه یه سگ داشت که اسمش جو بوده. سگه میره زیر صندلی ترکه میشینه. یهو هله له بد جوری گوزش میگیره. با خودش فکر میکنه که اگه بگوزه، صاحبخونه فکر میکنه که جو گوزیده. هله له یه کم از گوزشو ول میکنه، صاحبخونه سریع به جو گفت: جو برو تو حیاط. ولی جو تکون نخورد. هله له که خیالش راحت شده بود که می‌افته گردن جو با خیال راحت تمام گوزشو ول کرد. صاحبخونه یهو داد زد: جو، حتما میخوای این آقا رو سرت برینه!

میگن از منیجر شرکت لوتوس پرسیدند که: اگر یک روز با یک اسلحه وارد اتاقی بشی که توش صدام، هیتلر و بیل گیتس باشن و تو هم 2 تا گلوله بیشتر نداشته باشی کدوم ها رو با گلوله میزنی؟ میگه دو تا گلوله رو میزنم به بیل گیتس که خیالم راحت بشه.

زن هله له حامله بوده، میبرنش سونوگرافی که جنسیت بچه رو معلوم کنند. خلاصه زنه و یارو دکتره میرن تو اتاق و بعد یک ربع دکتره میاد بیرون، به هله له میگه: مژده بده، بچه‌ت دختره. هله له خیلی حال میکنه، میگه: آخــــییـی.. آقای دکتر بپرس اسمش چیه؟!

اولی به دومی: آن دو نفر را می‌بینی؟ ده سال است که ازدواج کرده‌اند و به قدری یکدیگر را دوست دارند که آدم فکر می‌کند اصلا ازدواجی بین‌شان صورت نگرفته است!

هله له نبض بیمار را گرفت و گفت: نمی‌دونم مریض مرده یا ساعت من خوابیده!

روزی زه لپ یار ربودم بوسی/ گفت هم بی ادبی هم لوسی/ گفتم گناهم چیست کردم بوسی؟/ گفت لب رو ول کردی لپو میبوسی؟

هله له رستوران میزنه، رو درش مینویسه: وقت نهار و نماز تعطیل است!

میدونی لر ها از چه عطری استفاده می کنن؟ بوپایلر.....در واقع همان بوی پای لر !!

اگه گفتید شباهت هله له با خورشید چیه ؟ هرجفتشون از پشت کوه اومدن.

از یه بسیجیه می پرسن مارک کفشت چیه؟ میگه:Dr.chamran!

هله له ماشینش تو برف گیر میکنه زنجیر نداشته ،  سینه میزنه

بار هله له می ره امامزاده می بینه خیلی شلوغه شاکی می شه و میگه ای بابا شلوغ نکنین دفعه پیش شلوغ کردین حاجتها قاطی پاطی شد !!!

زن خوب برای ازدواج باید دو تا خصلت داشته باشه : 1 - نجیب باشه یعنی با جیب آدم کاری نداشته باشه ........... 2 - خانه دار باشه یعنی از خودش خونه داشته باشه!!

یه دفعه یه آفتاب پرست میره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " میکنه

به ترکه میگن اذون بگو میگه همه چی با یک نگاه شروع شد !!!

لره میره قبرستان می بینه مرده ها رو قبرا نشستن می گه جریان چیه؟؟ می گن سوال های شب اول قبر لو رفته گفتن فعلا بیرون باشید تا دوباره سوال طرح کنیم.

مژده، مژده، آلبوم جدید اندی به بازار آمد، نوبت خوشگلا تموم شده، حالا دیگه شما هم ی تونید برقصی !!

ترکه میره جزیره آدمخوارا میگیرنش میندازن تو دیگ . میگه : میخواین چکار کنین؟! میگن : ما آدمخواریم میخوایم بخوریمت! ترکه جواب میده : چیه حالا که بخور بخوره ما آدم شدیم؟!!!

مادر : پسرم ، من دارم می رم خرید یه وقت به کبریت دست نزنی ها
پسر : نه مامان جون  من خودم فندک دارم

 یه شب ترکه بالا پشت بوم می خوابه سردش می شه پا می شه در پشت بومو می بنده!

اصفهونی:

اگه گفتید چه جوری میشه اصفهانی رو زجر داد: ببندیش به تیر برق وبهش بگیه کوچه اونطرفی شام میدند 

دانشگاه صنعتی اصفهان که بودم میدیدم بچه های اصفهانی روزهایی که کلاس هم ندارند باز هم از ساعت 7 صبح تو دانشگاه هستند تا 7شب و با خودم میگفتم دانشجو یعنی اینها ولی بعد فهمیدم ژتون صبحانه و نهار و شام عامل این اعتکاف در دانشگاه بوده 

نوار مغز نرمال /_ /_ /_ /_ /_ نوارمغزقزوینی (|) (|) (|) (|) نوارمغزاصفهانی $ $ $ $ $ $ $ نوارمغزلر _____________!!! 

اصفهانیه کارت اینترنتش تموم میشه میندازتش تو آب جوش 

یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زده 

گنجشک تهرانی : داش جیک جیک گنجشک اصفهانی:جیک جیکسا !

اصفهانی تف میکنه اب بدنش کم میشه 

یه روز یه اصفهانیه توی یکی از پادگانهای تهران خدمت می کرده . بچه تهرونی ها برای اینکه اونو اذیت بکنند توی غذایش توف می کردند و اون هیچ چی نمی گفت بعد از چند روز تهرونی ها قرار میگزارند که باهاش دوست بشوند اصفهانیه میگه از کی میخواهید با من دوست بشوید میگند از فردا اصفهانیه هم میگه من هم از فردا نمیشاشم توی سماور

اصفهانیه موبایل می خره صفرشو می بنده

اصفهانیه موز می خوره ! پوستشو میزاره لای دفترچه خاطراتش

اصفهونیا رو از چهار تا چیز میشه شناخت: - همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن - هر قلوپ نوشابه که می‌خورن به شیشه نگاه می‌کنن ببینن تا کجاش رفته - جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟ - بستنی لیوانی که می‌خورن حتما درش رو می‌لیسن. 

داستان واقعی: زمان دانشجویی با یکی از دوستان که اصفهانی بود با ماشینش رفته بودیم بیرون (دوتایی), این رفیق ما یه جارو خلاف رفت و پلیس جلوشو گرفت و جریمش کرد, آقا چشمتون روز بد نبینه این رفیق ما یغه مارو چسبید که موقع خلاف و جریمه شدن تو هم تو ماشین بودی باید نصفشو بدی!

یک روز یک اصفهانی به پسرش میگه بابا برو در خونه همسایه و اره انها رو بگیر پسر میره و میاد میگه بابا نداد بابا میگه محترمانه بگو پسر میره و محترمانه میگه و بعد میاد میگه بابا نداد بابا باز میگه این دفعه برو خواهش کن پسر میره و بعد میاد میگه بابا نداد گفت به تو بگم که ما اره نداریم و بعد بابا میگه که عجب مردم خسیسی نمیخواد برو اره خودمونو از تو انباری ور دار بیار 

یه روز یه اصفهانی با زن وپسرش میرن کنار رودخونه برای پیکنیک که برای‎ ‎نهارشون سه تا تخم مرغ می برند!!!!!! یدفعه پسرشون را آب ‏می بره که پدره داد می زنه:‏‎ ‎خانوم بچه رو آب برد ‏‎ ‎دو تا تخم مرغ بیشتر درست نکن!!!‏

اصفهانیه در حال مرگ بوده از زنش می پرسه محمد کجاست ؟ زنش میگه : همین جا کنارت نشسته . میگه علی کجاست ؟ زنش میگه اونطرفت نشسته . میگه حامد کجاست ؟ میگه اونم همین جاست . یهو داد می زنه پس برای چی چراغ اون اتاق بی خودی روشنه ؟؟؟

یه بابای اصفهانی می خواند بچشو نصیحت کنه می گه همیشه سر به زیر باش. پسر میگه : خوب چرا بابایی؟ پسر جان به سه دلیل: 1-می گن پسر سر به زیریه 2- اگه سکه ای رو زمین باشه بر می داری3- پشت یغت چرک نمی کنه تا هی پیرهن یشوریم مصرف آبمون بره بالا

به یه اصفهانی می گن بایاماهاجمله بساز:!!!! می گه:شماها خسیسین یاماها؟؟؟؟؟؟!!!
 
چندنفرمیخواستندبه پیک نیک بروند.تهرانی گفت:ماشینش بامن .رشتی گفت:ماهی کبابش با من.یزدی گفت:من هم برایتان قطاب میاورم. اصفهانی گفت:حالا که هر کدامتان چیزی می اورید من هم داداشم را می اورم.

اصفهانیها چهلستون را میساختند 22تاستونش را برای روز مبادا نگه داشتند

یکروز یک اصفهانیه یک مگس درون چایش می افتد بعد از اینکه مگس را در میآورد به مگس می گوید تف کن تف کن. 

یه اصفهانیه میره خواستکَاری برای اقا زادش بابای دختر میبرسه شما در دختر من جه جیزی دیدین که اومدین خواستکَاری در دخترتون هیجی والا ولی تو حساب بانکی شما یک جیز هایی دیدیم

با عرض معذرت از تمامی دوستان عزیز: اصفهانیه داشته تو خیابون میرفته که یهو میبینه اوضاع دل و روده خرابه و به شدت نیاز به قضای حاجت داره! خلاصه یخورده اطراف چرخ میزنه تا آخر یک توالت عمومی پیدا میکنه. خوشحال و خندان میره تو که یهو دم در یک مردک لندهور جلوشو میگیره، میگه: کجا عمو؟! اینجا توالتش ورودی داره، 200 تومن! اصفهانیه شاکی میشه، میگه: انصافتو شکر! یک ریدن دویست تومن؟! نمیخوام! خلاصه میاد بیرون، یکم دیگه چرخ میزنه میبینه نه اوضاع خیلی خرابه، برمیگرده، میگه: درک بیا اینم دویست تومن. یارو میگه: نـُچ! نرخا بالا رفته، ورودی جدید 500 تومنه! اصفهانیه تا فیهاخالدونش میسوزه، میگه: یعنی چی؟! مگه سر گردنست؟! آدم به خودش برینه به صرفه‌تره! خلاصه باز شاکی میاد بیرون، یکم راه میره، میبینه الانه که وسط آدم و عالم برینه به خودش، زود بر میگرده، باحال زار یک پونصدی میده، میگه: بیا بابا اینم 500 تومن. باز صاب توالت یک ابرو میندازه بالا، میگه: تــُـچ! چون تو مضیقه‌ای ورودیت میشه هزار تومن! اصفهانیه که دیگه عرق از بناگوشش سرازیر شده بوده، میگه: بابا سگ خور! بیا اینم هزار تومن، بزار برم برینم! خلاصه میره تو. مردک توالت‌چی(!) میبینه یک ربع گذشت، نیم ساعت گذشت، یک ساعت گذشت، آقا نیومد بیرون. میره در توالت رو باز میکنه، میبینه اصفهانیه با کمربند خودشو دار زده، یک یادداشت هم گذاشته که: "کسی که تو این گرونی فرق گوز و دست شویی رو نمیفهمه فقط واسه مردن خوبه"! 

یه خانواده اصفهانی بعد از یک هفته که موز خریدند مردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون برای اینکه مزه موز نره دیگه اب نخوردند

یه بار یک نفر میخواسته یه اصفهانی رو بکشه تو غذاش موز میرزه 

اصفهانیه پسرش بعد از ده سال از آمرکا برمیگرده میبینه پدرش یک متر ریش داره پسره میپرسه بابا چرا ریش گذاشتی پدرش میگه :آخه مادرت رو طلاق دادم ریش تراش هارو با خودش بردِست

یه اصفهانی داشت نوار روزه گو ش میداده می زنه آخرش ببینه شام میدن یا نه

یه اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه.

اصفهانیه تو مسابقه رالی شرکت می کنه.تو راه مسافر کشی می کنه !

اصفهانیه قرص اکس می خوره تو تاکسی پول دو نفرو حساب می کنه!!!

یه نفر با یه اصفهانی دست به یقه میشه.اصفهانی بجای عمل متقابل التماس کنان با لهجه شیرین اصفهانی میگه<<آقا شوما را به خدا یقمو ول کنین آ گوشمو بیگیرین.آخه یقم پاره میشد

بچه اصفهانی سر سفره غذا می خورده.باباش با لهجی شیرین اصفهانی بهش میگه<< باباجون اینقدر غذا بخور که سیر بشی نه اینقدر که خسته بشی>> 

یه موشه تو خونه اصفهانیه لونه می سازه ، زخم معده می گیره! 

به یه اصفهانیه می گند چرااصفهانیا اینقدر اس اس می کنند می گد غلت کردس هر کی گفتس دروغ گفتس

اصفهانیه میره دکتر میپرسه آقای دکتر من چکار کنم خساستم از بین بره؟ دکتر جواب میده : ژنتیکیه، ولی اگه 18 میلیون خرج کنید مغزتونو جراحی میکنم خوب میشید. خلاصه عملش میکنند بعد که به هوش میاد و میخواد بره خونه میگه: آقای دکتر سکه 25 تومنی باقیه پولمو بدین، اگه توی راه خیلی خسته شدم باقیشو با واحد برم! 

بچه اصفهانیه از باباش میپرسه: بابا برای عید نوروز نمیریم چهلستونو ببینیم من خیلی دوست دارم بدونم چه شکلیه؟ باباش میگه: چرا نمیریم پسرم؟ اگه مُفتیش کردند ما هم میریم!

به اصفهانیه میگن باید آزمایش ادرار بدی ، طرف به جا اینکه یه کمی ادرار بیاره یه چهار لیتری میاره. مسئول آزمایشگاه اول قبول نمیکنه ولی با اسرار طرف مجبور میشه . وقتی جواب آزمایش را بهش میدن ، یه تلفن میزنه به خونه میگه به همه اقوام بگین شکر خدا سالمین! 

یه بار یه اصفهانیه داشته با خانوادش از جلوی رستوران رد میشده بوی خوب غذا رو احساس می کنن. به بچه هاش میگه بچا اگه بچای خوبی باشین یه دفه دیگه هم از اینجا رددون می کونم. 

یه اصفهانی میخواسته پول به کسی بده دستش می لرزید . گفتند زودباش چرا می لرزی ؟؟ میگه آخه میخوام پول بدم ، جون که نمیخوام بدم که یهو بدم . 

به اصفهانیه گفتند با لوستر  جمله بساز گفت‌ : دو تا دختر دارم یکی از یکی لوستر 

اصفهانیه ex میخوره کرایه رفیقاش رو حساب می کنه.

به یه اصفهانیه میگن اگه سردت بشه چیکار می کنی ؟میگه می رم کنار بخاری! میگن اگه خیلی سردت بشه چیکار می کنی؟ میگه می چسبم به بخاری! میگن اگه خیلی خیلی سردت بشه چیکار می کنی؟ مگه: بخاری رو بقل می کنم! میگن اگه فجیح سردت بشه چیکار می کنی؟ میگه: بخاری رو روشن می کنم!!!!

یه روز مرد اصفهانی با بچه اش از مقابل مغازه کفش فروشی که روی شیشه اش نوشته بود کفش پارس رد می شد .بچه از باباش می خواد که براش یک جفت کفش بگیره.باباش می گه :بچه مگه نمی بینی نوشته کَفِش پارِس.

اصفهانیه سواره ماشین می شه . آخره مسیر به راننده میگه : حاج آقا کرایه ی ما چند میشه ؟ یارو میگه : 50 تومان . اصفهانیه میگه چه خبره ؟ اولندش که 40 تومان میشه بعدشم من 30 تومان بیشتر ندارم حالا فعلا این 20 تومان را بگیر . ... یارو میشماره می بینه 10 تومان

اصفهانیه واستاده بوده دم مسجد، داشته خرما خیرات میکرده. خلاصه هرکی رد میشده، یک خرما برمیداشته و یک صلوات میفرستاده . بعد یک مدت، یک بابایی دست میکنه یک مشت خرما برمیداره، اصفهانیه دستشو میگیره، میگه: هوووی!  چه خبرس؟! یک نفر آدم مردس، اتوبوس که چپ نکردس

یه روز یه اصفهانیه می ره هوا خوری می بینه پولیه پشیمون می شه.

یه بار مورچه ها به خونه یه اصفهانیه حمله می کنند .  بعد چند روز از گشنگی می میرند.

به اصفهانیه می گن با کالسکه جمله بساز  می گه  این میوا کالس که!

به یه اصفهانیه می گن ده تا میوه نام ببر که آخرش س باشه.  اصفهانیه می گه  سیبس خیارس گلابیس هلوس گوجس ...



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?